کمپین دعوت از حاج میرقدیر به کاندیداتوری مجلس شورای اسلامی

کمپین دعوت از حاج سیدقدیررضایی به کاندیداتوری دهمین دوره مجلس شورای اسلامی

کمپین دعوت از حاج میرقدیر به کاندیداتوری مجلس شورای اسلامی

کمپین دعوت از حاج سیدقدیررضایی به کاندیداتوری دهمین دوره مجلس شورای اسلامی

پیام تسلیت شیخ فرمانداران مازندران درپی درگذشت سیدالعلمای مازندران

به گزارش ساروی نیوز ، مهندس سیدقدیررضایی ، معاون سابق استاندار مازندران و فرماندار ویژه تنکابن و فرماندار نمونه کشور، در پیامی ارتحال جانـسوز عابد فرهیخته و انقلابی ، مفسر ارزشمند قرآن کریم ، حضرت آیت الله حاج شیخ سید صابر جباری را تسلیت گفتند.


http://s5.picofile.com/file/8138978000/ayatollah_jabbari_ghadir_rezaee.jpg


متن پیام فرماندار محبوب و همیشه برتر مازندران به شرح ذیـل است:

بسم الله الرحمن الرحیم
*انّا لله و انّا الیه راجعون*

ارتحال عالم ربانی و فقیه أهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام ، حضرت آیت الله حاج شیخ سیدصابرجباری أعلی الله مقامه ، نماینده فقید مردم شریف مازندران در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه شهرستان بهشهر ، که عمر شریف و پربرکت خود را در خدمت به اسلام و مسلمین ، نشر معارف دینی و حقائق إیمانی و تربیت نفوس بدل نمود ، موجب تأثر و تألم گردید.
آن عالم بزرگوار ،در عرصه های علمی و عملی در زمره ی علمایی بود که می توان " اُمناءُ الرّسُل " را بر آنان تطبیق داد.  با اخلاص تمام ، در خدمتگزاری به آستان ملک پاسبان مولای خود حضرت بقیة‌الله الاعظم ارواح العالمین له الفدا افتخار خدمت داشت و تشنگان فضیلت و کمال را از چشمه‌ی جوشان حقایق قرآنی و معارف ولایی سیراب می‌نمود.
ارتحال این عالم ربانی و مفسر ارزشمند قرآن کریم ، یقینا ثلمه ای جبران ناپذیر به حوزه های علمیه است .
حقیـر، این ضایعه ی مؤلمه را به حوزه های علمیه ، مراجع عظام تقلید به ویژه مقام معظم رهبری مد ظله العالی ، شاگردان و ارادتمندان آن مرحوم ، مردم شریف و بصیر مازندران خصوصاً بیت معزز ایشان ،آقازاده‌های محترم و وابستگان مکرم تسلیت عرض می کنم و از درگاه خداوند متعال مزید رحمت و غفران واسعه و علوّ درجات آن زاهد و عارف عالی مقام را در هم جواری با شهیدان عاشورایی دفاع مقدس مسألت می نمایم.

اِنّـه ذوالفضـل العظیـم

پنجـم ذوالقعده ١٤٣٥
سیـد قدیـــر رضــایی
خادم سی ساله ی مردم شریف مازندران در وزارت کشور

حرف بعضی از اعضای شورای شهر ویا مجلس،حرف دل مردم ما نیست!

به گزارش ساروی نیوز، دکتر حسین اسلامی ساروی مورخ ارزشمند مازندرانی در خصوص رفتار ناشایست یکی از اعضای شورای شهر ساری که نقل برخی رسانه های محلی شد، نوشت: ما آدم هستیم، حرف بعضی از نمایندگان حرف دل مردم نیست. بعضی از اعضای شورای شهر خیالاتی هستند، این بازی دیکته شده غرب که بعضاً با هزار جور مهندسی انتخابات، اسم یک نفر مثلاً با کمتر از ده هزار رأی از یک شهر چندصد هزار نفری بیرون بیاید و نماینده شود حالا فکر کند که آدم گنده هم شده و هر حرف و تصمیم و رأی او یعنی رأی مردم، یک خود بزرگ بینی است.

کثیف ترین و آلوده ترین نمایندگان تمام مجالس دنیا از هر نوع در کنگره آمریکا و مجلس انگلیس هستند، همه دلال و حقوق بشر فروش و نوکر مواجب بگیر زر سالاران یهود هستند، شک نکنید، شعار نیست، اسناد مثبته هست، حالا ادای این جور نماینده ها را در آوردن و مینیاتور این نوع نماینده ها شدن که افتخار نیست.

مردم ما عزت می خواهند، آبرو می خواهند، آبادانی می خواهند، رونق اقتصادی می خواهند، اشتغال می خواهند، اتحاد می خواهند، همدلی می خواهند، امنیت می خواهند، حالا آقای سرپرست مرکز اسناد ملی مازندران رفت به شورای شهر ساری و زمین برای کتابخانه ملی مازندران خواست، سندی همراه داشت که فلان شهر در فلان روز یک روستا بود، خوب یک نماینده شورای شهر هم آن را نشان داد، این کار چیزی از بزرگی و همت و مدنیت و تاریخ مردم بابل کم نمی کند و چیزی به بزرگی ساری اضافه نمی شود، این که نباید دست مایه بگو مگو بعضی از اعضای شورای شهر اینجا و آنجا شود.

می گویند شجاعت عباس(ع)، فخر حسین(ع) است، اگر بابل روستا بود، شکر خدا که حالا بهترین شهر است اما اگر روستا شهر شود که فخری ندارد، ای کاش ما اصلاً شهر نداشتیم و همه جا روستا بود، مثل آدم زندگی می کردیم، امروز تغییر نام ده به شهر که افتخار نیست، شهرها که گاراژ شدند.

امروز جمعیت شهرها در شب ها نصف می شود و مردم برای زندگی به روستا بر می گردند و اما اگر بحث مدنیت در مازندران باشد، حداقل در این چهار صد سال اخیر بابل پیشتاز است، قطب اقتصادی مازندران بود، اصلاً چه فرقی بین ساری و بابل و آمل و بهشهر و... است؟

زمین ما، آب ما، هوای ما، زبان ما، تاریخ ما، دین ما، مذهب ما، آخر چه چیز ما با هم چه فرقی دارد؟

در کجای این مملکت شما این همه یکی بودن را در یک اقلیم پیدا می کنید؟

ما تنها استان و منطقه ای هستیم که صد در صد شیعه هستیم، هم‌زبان هستیم، مسخره ترین حرفی که امروز می توانیم بشنویم این است که من ساروی هستم یا من بابلی هستم، ما نه آملی هستیم، نه چالوسی و نه بهشهری، ما همه مازندرانی هستیم، ما همه ایرانی هستیم، ما همه حسینی هستیم، ما همه علوی هستیم، ما آدم هستیم.

حرف بعضی از آدم‌های عضو شورای شهر و یا مجلس، حرف دل مردم ما نیست، حرف دل مردم ما ادب و انسانیت و همدلی است، این بازی های کودکانه ادبیات مردم مازندران نیست.

زنده باد بابل، زنده باد آمل، زنده باد سوادکوه، زنده باد تنکابن و زنده باد مازندران، پاینده باد ایران.

بنیاد شهر سـاری از کجاست؟ تاریخ نویسان از پیدایش ساری می گویند!

ابن‌اسفندیار، پدر تاریخ نویسان مازندران درباره‌ی بنیاد ساری می‌نویسد:(( فرخان بزرگ پادشاه طبرستان بود. باو را که از مشهوران درگاه بود فرمود تا آن جا که ده اوهر است شهری بنیاد نهند برای بلندی آن موضع و بسیاری چشمه‌های آب نزهت جایگاه. مردم اوهر باو را رشوت دادند تا ترک آن واقعه کرد و این جا که امروز ساری است، بنیاد نهاد. چون عمارت تمام شد ، شاه بیامد تا مطالعه‌ی شهر کند، معلوم شد که باو خیانت کرده، محبوس فرمود و...))
بعد‌ها ظهیر‌الدین مرعشی در کتاب « تاریخ طبرستان و رویان و مازندران » به روایت این‌اسفندیار ، شکلی افسانه‌ای داد و نوشت که فرخان بزرگ شهر ساری را به نام فرزندش، سارویه ساخته است. در سده‌ی کنونی این روایت افسانه ای کم و بیش پذیرفته شد . اکنون بسیاری بر این گمان‌اند که نام ساری بر گرفته از نام سارویه است. عده‌ای دیگر نام ساری را برگرفته از نام سائورو می‌دانند.
اشپیگل شرق شناس آلمانی از دو قوم نام می‌برد که در زمان هجوم آریایی‌ها در اطراف ساری زندگی می‌کردند. او می نویسد :« دو طایفه در نواحی ساری کنونی و شهر قدیمی (( اسر مظ)) سکنی داشتند که دسته‌ی اول به نام سائورو و د سته‌ای دیگر زائیریخا نام دارند». اشپیگل از دو قوم یاد می‌کند و به ریشه‌ی ساری نمی‌پردازد. اسماعیل مهجوری، نویسنده‌ی ((تاریخ مازندران)) به درستی چنین ادعا و چنین نسبتی به ساری توسط اشپیگل را رد می کند.
سائورو « دیو آشوب، دزدی و شهریاری بد است. به موجب وندیداد یکی از دیوان است که با جمعی دیگر از دیو‌ها نام‌شان یک جا آمده است»
دیو‌ها در مازندران ، شخصیتی فرا زمینی ندارند حنی نام بعضی از آبادی‌ ها مثل دیو‌کلا ( در آمل) و دیو‌کتی ( در ساری) با واژ‌ه‌ی دیو ساخته شد، اما این که نام ساری را برگرفته از نام دیو آشوب و دزدی بدانیم ، وهم و گمان بیش نیست ، شبیه همان پنداری که دکتر صادق‌کیا و گروهی دیگر را بر آن داشته است نام مازندران را، دگرگون شده‌ی مه ایندران، سرزمین دیو اینداری بزرگ بدانند.
رابینو می نویسد: «بعضی گفته‌اند ، این همان محلی است که به فنا که موسوم بوده. بهضی دیگر آن را زادراکرتا می‌دانند و برخی هم معتقدند که نام شهر مزبور سیرینکس بوده است»
در یکی از نقشه‌های شرقی فلات ایران که در سال 1618 در اروپا منتشر شد، فاناکا از جمله شهر‌هایی است که در حوزه‌ی مارد و در کنار رود هراز قرار دارد..
در پژوهشی دیگر، مارکوارت، دانشمند آلمانی در کتاب ایران شهر، ساری را دگرگون شده ی کلمه‌ی ساروی و شکل قدیمی‌ تر آن زا سارئک یا سربوک می داند و نمونه‌های آن را در اصفهان (قلعه‌ی ساروق یا ساری)، همدان (قلعه‌ی سارو) و دیگر جاها یاد‌آور می‌شود. حسین اسلامی در مقدمه‌ی کتاب «دانشوران ساری» شهر ساری را همان زاد‌راکرتا ، به معنی شهر زرتشت و یا ترکیبی از زا + درا+ کر ت به معنی شهری در کنار دریا می‌داند. حجازی کتاری بر این باور است که« ساری  از دو جزء (سا)، و(آری ) ساخته شده است. جزء (سا )، از مصدر (سای) باستانی و به معنی آسودن و جزء (آری ) یا (آریه) به معنی ایران یا آریایی می‌باشد. ».
در گمانه زنی دیگر ، پی تر ودلاواله که در زمان شاه عباس دوم به ایران سفر کرده و یکی از زیباترین سفر‌نامه‌‌ها را نوشته است، واژه‌‌ی اری را به معنای زرد می داند و می نویسد که « شاید علتش فراوانی در ختان پرتقال و مرکبات متنوع باشد»
چند سده بعد، آلکساندر خود‌زکو که در زمان فتحعلی‌شاه به ایران سفر کرده است، در کتاب‌ ((ترانه‌‌های محلی ساکنان کرانه‌های جنوبی خزر)) می‌نویسد : « با بررسی آثار جغرافییدان بزرگ یونانی ، اوزلی احتمال می دهد که  واژه‌‌ی ساری باید از واژه‌ی ((زاریا)) به معنی زرد – سبز طلایی بدست آمده باشد»
نویسنده‌ی این نوشتار نیز با این دیدگاه موافق است. در کتاب «پارسی و پارتی میانه» اثر« مری بویس» واژه        به معنی زرین و طلایی آمده Zrryn و در « واژه‌نامه‌ی شایست و ناشایست» واژه‌ی اوستایی zaranya
است.از گذشته های   دور درختان نارنج و لیمو و گل‌های زرد تی‌تی‌کاک و نرگس تمام شهر ر ا چون حریری زرد رنگ می‌پوشاندند. پس این معنا با ویژگی‌ جغرافیایی شهر هم خوانی دارد.
اگر دیدگاه فوق را بپذیریم باید با دیدگاه دانویل همراه شویم که زادراکرتا، یونانی شده‌ی شهر ساری است و بر خلاف دیدگاه پژوهشگران کنونی ، با استر‌آباد (گرگان کنونی ) فرق دارد
گفتیم که زادرکراتا، یونانی شده ی ساری است؛ پس به احتمال ، نام ساری، زاریاگرد بود که معنی زردآباد را
زیرا گرد‌ (سیاوش‌گرد) و (داراب گرد) مثل کلای مازندرانی می‌رساند
( داراب‌ کلا، رستم کلا)  معنی آبادی و شهر را می‌رساند. داده‌های تاریخی نیز با این واقعیت هم‌ خوانی دارند.
آریان می‌گوید: «اسکندر وقتی به گرگان می‌رفت ، قشون خود را سه قسمت کرد:
قسمنی را که از همه زیاد تر و سبک اسلحه بود، با خود برداشت . قسمت دیگر را با کراتر به مملکت تپوری‌ ها فرستاد و قسمت سوم به سرداری اریگیوس مامور بود با باروبنه از عقب اسکندر حرکت کند.
پس از این که اسکندر از معابر گذشته وارد گرگان شد، به طرف زاد‌راکرتا رفت.در این جا کراتر به او رسید و اتفرارات ، والی تپورستان و نمایندگان یونانی‌های اجیر شده هم با این‌ها آمده بودند. اسکندر، والی تپورستان را به ایالت خود ابقا داشت»
مسیر جغرافیایی اسکندر و کراتر به احتمال چنین بود:
با عبور از همدان به ری رسیدند و شاهراه پارت – مد را ادامه دادند. در ابتدای سمنان کنونی از هم جدا شدند. به روایت تاریخ نویسان یونان و رم باستان ، اسکندر از صحرایی عبور کرد که زراعت نمی‌شد. پس لشکریان اسکندر از کناره‌ی‌ کویر به سوی دامغان کنونی تاختند. ابتدا به عقب مانده‌های لشکر بسوس، والی باختر رسیدند – بعد، در کنار چشمه‌ای با دارا روبه‌رو شدند که به دست نیرو های خودی، چندین زخم برداشته بود در حال جان‌کندن بود.پیرنیا می نویسد که مقدو نی‌ها داریوش را «در طرف جنوب شرقی سفیدکوه که‌ آب ها‌ یش به دهات قومس می‌ریزد، یعنی تقریباً در شمال حاجی‌آباد کنونی یافته‌اند»
به روایت تاریخ، اسکندر چند روزی در کنار چشمه‌ای پر آب اقامت کرده از راه کوهستان به قلمرو ورگانا (= گرگان- هرکانی) پا گذاشت..
به روایت کنت کورث، مسیر اسکندر پویده از جنگل انبوه بود..
داده های تاریخی فوق ما را به این واقعیت نزدیک می‌کنند که اسکندر از دامغان به طرف چشمه‌ علی کنونی پیچید. در این جا دو راه را می توانست در پیش‌بگیرد. هر دو راه از چهار دانگه‌ی هزار جریب می گذرد. نخست راه چشمه‌ علی فولاد محله کیاسر – ساری که در سده‌های پسین نیز یکی از گذرگاه‌های مهم تپرستان بود.
کراتر نیز برای رسیدن به منطقه‌ی‌ تپورها دو راه در پیش داشت:
نخست شهمیرزاد- چاشم – گوگلی، یعنی راه هیکو- پریم- ساری که در گذشته کلید فتح تبررستان و به راه کوهستان معروف بود. و به گمان اعتماد السلطنه، کراتر از راه نخست خود را به زادراکرتا رساند
اسکندر با گذر از معابر و گذر‌گاه‌های جنگلی به قلمرو گرگانی‌ها رسید .در گذشته مورخان یونان و رم باستان، بخش شرقی جلگه‌ی ساری را قلمرو گرگانی‌‌ها می‌دانستند- حتی گاه فلمرو‌ تپوری‌ها را نیز به آن می افزودند. راه چشمه‌علی – کیاسر ، یک‌راست او را به زادکرتا می رساند- و اگر از راه چشمه علی گلوگاه می گذشت، بایست به سمت چپ می‌پیچید تا به این شهر می رسید . علت هجوم و تسخیر زادراکرتا ، نگرانی از سرنوشت کراتر بود که می‌بایست از قلمرو تپور‌ها، و در گستره‌ای از آمل تا سپیدرود (آماروس یونانی) زندگی می‌کردند..
وباز در منابع تاریخی می‌خوانیم که نبر زن ، از توطئه گران علیه داریوش سوم به گرگان گریخته بود، بعد از فتح زاد‌راکرتا و سرکوبی‌ آماردها ، برای شفاعت به نزد اسکندر می‌آید پس، شهر گرگان هنوز تسخیر نشده بود و اسکندر بعد از فتح زادکرتا و سرکوبی آماردها به شهر گرگان و از آن جا به سمت باختر می‌رود.
مجموعه‌ی نشانه‌‌های فوق به ما کمک می‌کنند تا شهر زادراکرتا را برابر با ساری و این واژه را، یونانی شده‌ی زاریاگرد (شهر زرد – طلایی) بدانیم..



"مقاله ی فوق ، در مورد ریشه ی نام شهر ساری است که بخش اعظمی از آن ، حاصل پژوهش های استاد اسداله عمادی است"

مظلومیت کارگران CNG شهرداری ساری تا کی؟

به گزارش خزرخبر،5ماه از آغاز به کار جایگاه CNG سازمان تاکسیرانی ساری می گذرد اما کارگران این جایگاه علی رغم آنکه مشکلات آنها به گوش شهردار و اعضای شورا رسیده است نتوانسته اند حق و حقوق کامل خود را دریافت نمایند.

این جایگاه که متعلق به سازمان تاکسیرانی شهرداری ساری می باشد به شخصی به صورت پیمانکاری واگذار گردیده اما این پیمانکار به عناوین نامعلوم کارگران این جایگاه را از حق قانونی خود مانند حقوق پایه مطابق قانون کار،اضافه کاری،حق عائله مندی و پاداش روز کارگر ،عیدی ،سنوات ماهانه و .... محروم نموده است.

شاید بتوان نوع قرار داد این کارگران با شرکت پیمانکاری را بهانه ای برای عدم پرداخت حق قانونی آنها اعلام کرد ،اما آیا واقعیت این است؟آیا به خاطر آنکه جوانانی که در این جایگاه مشغول به کار بوده و مجبور به تحمل سختی های کار می باشند و در صورت اعتراض نیز ممکن است اخراج شوند باید این مظلومیت و ناعدالتی را تحمل کنند؟

جای تعجب است که چرا شهردار و اعضای شورای شهر ساری که تاکنون در همه زمینه ها حمایت قاطع و قانونی خود را از کارگران قسمت های مختلف شهرداری نشان داده اند در این زمینه اقدامات لازم را انجام نداده اند؟و اگر هم اقداماتی شده چرا این اقدامات منجر به نتیجه نشده است؟

به گزارش خزرخبر،10نفر از کارگران این جایگاه دوره کارآموزی جهت کار با دستگاه های CNG  را با موفقیت طی نموده و جذب آنها هم در ابتدا به عنوان نیروهای قراردادی بوده است اما متاسفانه همچنان محروم از حقوق و مزایای خود می باشند.

با همت فرماندار محبوب چالوس؛ تنها تونل شهری شمال کشور تا پایان امسال به بهره برداری میرسد

مهندس سیدقدیر رضایی ، فرماندار محبوب و توانمند چالوس ، روز یکشنبه در حاشیه بازدید از این طرح ملی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود : با بهره برداری از این طرح در زمان یاد شده در شهر شاهد رفع معضل ترافیک که اکنون جزو دغدغه جدی مسوولان ، شهروندان و مسافران است خواهیم بود.

وی روند عملیات پیشرفت فیزیکی طرح در این شهرستان را درحد مطلوب توصیف کرد و ادامه داد : با وجود بروز برخی از مشکلات و موانع فراروی در اجرای این طرح ، خوشبختانه پیمانکار مربوطه بدون هیچگونه وقفه ای نسبت به بهره برداری هرچه زودتر ازاین طرح اهتمام ویژه ای دارد. وی عملیات ساخت این تونل و پل انتهای آن را گامی موثر برای توسعه زیرساخت های شهری به موازات اجرای طرح ملی آزاد راه تهران - شمال در این شهرستان دانست و برای بهره برداری بموقع آن خواستار همکاری همه جانبه مسوولان نهادهای ذیربط شد.

ˈغلامعلی ظاهری ˈ پیمانکار و مجری این طرح نیز در گفت و گو با خبرنگارایرنا ، مبلغ اعتبار مورد نیاز برای بهره برداری کامل این طرح را حدود 120 میلیارد ریال اعلام کرد.

وی افزود : تاکنون با صرف حدود 110 میلیارد ریال روند عملیات ساخت این طرح حدود 60 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است.

وی زمان آغازعملیات اجرای این طرح را مربوط به نیمه دوم سال 1388 دانست و گفت : طبق برنامه زمانبندی قرار بود این طرح به مدت دوسال به بهره برداری برسد که متاسفانه به دلایل مختلف از جمله همکاری نکردن برخی از مسوولان نهادهای ذیربط برای صدور مجوز ، پرداخت نکردن بموقع اعتبارات و تنش های اجتماعی سبب شد تا بموقع به بهره برداری نرسد.

وی طول ، ارتفاع و دهانه این تونل را به ترتیب حدود 512 متر، 12 متر و حدود 16 متر اعلام کرد. دراین بازدید شماری از مسوولان نهادهای مربوط از جمله امام جمعه ، روسای ادارات راه و شهرسازی و گاز ناحیه نوشهر و چالوس نیز حضورداشتند.

شهرستان چالوس با بیش از 130 هزار نفر جمعیت درغرب مازندران واقع است